سفارش تبلیغ
صبا ویژن
2NIGHTSKY

دارم دیونه میشم قلبم از پریشونی و نگرانی مبهمی پر شده  نمیدونم کجام

احساس پوچ بودن و یه تهی بودن بهم دست داده تا اینکه امروز تو اوج تنهایی با گریو پریشونی به سجاده ی همیشه پهن مادرم پناه بردم و انگار تو اغوش مادرم بودم

ساعت ها به حالت زاری رو سجاده گریه کردم انگار مخمل سجاده صورتمو نوازش میکرد  یه دل پر گریه کردم حس میکردم  کسی داره نگام میکنه اره همون چیزی که بهش نیاز دارم توجه خدا من از خدا دور شدم من دیروز لذت پناه بردن به خدا رو چشیدم وهرگز سعی نمیکنم ازش دور بشم


نوشته شده در شنبه 91/11/7ساعت 9:28 عصر توسط مسافرشب| نظر|



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت