2NIGHTSKY
یه حنجره بای قفس یه پنجره بی همنفس سهم من از بودن تو یه خاطرس همینو بس تو این مثلث غریب ستاره هارو خط زدم دارم به اخر میرسم از اونور شب اومدم یه شب که مثل مرثیه خیمه زده رو باورم میخوام تو این سکوت تلخ صداتو از یاد ببرم بزار که کوله بارمو رو شونه ی شب بزارم باید که از اینجا برم فرصت موندن ندارم داغ ترانه تو نگام شوق رسیدن تو تنم تو حجم سرد این قفس منتظر پر زدنم من از تبار غربتم از ارزوهای محال قصه ی ما تموم شده با یه علامت سوال
نوشته شده در پنج شنبه 92/1/8ساعت
1:57 صبح توسط مسافرشب| نظر|
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |